ای کاش دوباره به حرم برگردی
جای گریه پسرم باز کنی لب خوب استآنقدر گرم شده که نکنی تب خوب استپیش مادر نشد آرام بگیری امابروی خواب کمی محضر زینب خوب استآنقدر سوختم از هُرم لب سوخته اتکه دوام آورم ا...
رفتی
رفتی و غم برگ و برت در بغلم ماندصدخاطره وقت سفرت در بغلم ماندخوابیده ای ای خواب زده در بغل خاکبیخوابی وقت سحرت در بغلم ماندبستی به نوک تیر دلم را و پریدیشال عربی کمرت ...
ای
ای، ولی الله گهواره نشیندستهایت پرچم فتح المبینگریه هایت خطبههای حیدریحجت کبرای محشر! محشریپیرهای کاروان را مقتدابند قنداقت عمود خیمههانور مات نور ربانی ...
روی دستش پسرش
جم شدن دوروبرش داره میرهبا علی اصغرش داره میرهبعد شیش ماه چجوری دل بِکَنِهروی دستش پسرش داره میرهخدای بالا سرم گواهشهبچهای که با منه شیش ماهشهدو سه قطره آب بدید م...
پدری خَم شده تا دردِ کمر را بِکِشَد
پدری خَم شده تا دردِ کمر را بِکِشَدمادری مانده که تا نازِ پسر را بکشدچشمِ او خورد به لبهای تَرک خورده و گفت:کاش میشُد به لبش دیدهیتر را بکشدبُردنِ این تَ...